زبانحال امیرالمؤمنین علیهالسلام با حضرت زهرا سلاماللهعلیها
شاعر : سید پوریا هاشمی
نوع شعر : مرثیه
وزن شعر : مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن
قالب شعر : غزل
آخر چه کنم تا به پرت خار نگیرد؟! پهلـوی تو خـون ریزی بسیار نگـیرد
در چند نفس پخش کن این یک نفست را! تـا پـیـرهـنت حـالـت گـلـدار نـگـیـرد
به فکر خودت باش که این دسته دستاس از دست ورم کـردۀ تو کـار نـگـیـرد
خون مردگی چشم تو درمان که ندارد پس گـریه نکن! تـاری بـسیار نگیرد
یک ذرّه تکان خوردن تو فاجعه ساز است آرام بـمان! پهـلـویت این بـار نگـیرد
دیشب سر سجاده دعای حسن این بود که مـادر من دست به دیـوار نگـیـرد
مادر شدنت را به لگد از تو گرفـتـند ایکاش کسی حـسرت دیـدار نگـیرد
نـجـار بـنـا بـود که بـیمـیـخ بـسـازد تا عمر مرا این در و مسـمار نگـیرد
برخیز که یک شهر به این خانه نخندند به سـوخـتـن پیـکـر پروانه نـخـنـدنـد
|